گل مرداب

شخصی

گل مرداب

شخصی

قلب

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

هفته پیش کمی قلبم درد می کرد.. به مسئول بهداشت و سلامت اداره گفتم ازم یه نوار قلب بگیره.. مخصوصن که تو خونه هم بهم گفته بودن حتمن برم پیش دکتر.. ولی من چون کلن خیلی تنبلم تو دکتر رفتن هی پشت گوش می نداختم.. تا اینکه هفته پیش تو اداره مسئول سلامتمون نوار قلب گرفت. بعد از ظهرش زنگ زدم ببینم جواب چیه که گفت خانم دکتر گفته برم پیشش. گفت برای فردا ساعت 10 صبح هماهنگ کردم بریم مطبش. گفتم مشکلی هست؟ گفت نه. فقط می خواد سوال کنه ازت.. اینکه چرا فکر کردی مشکل قلبی داری.

فرداش ساعت 10 صبح زنگ زد که من تو پارکینگ اداره منتظرتم بریم. رفتیم پیش دکتر. فشارمو گرفت و باز نوار قلبو دید. گفت ورزش کاری؟ گفتم نه. اصلن ورزش نمی کنم.

گفت قلبت مثل قلب ورزشکارا می مونه.. ریتم منظم و خاص خودشو داره. بعد پرسید چرا فکر می کنی قلبت مشکل داره؟ گفتم نمی دونم. درد گرفت گفتم شاید مشکلی داشته باشم. گفت چند وقته درد می کنه. گفتم هر پنج شیش ماهی یه تیر می کشه.. گفت اصلن قابل توجه نیست و مهم نیست.

بهم گفت فقط شکمت رو صاف کن و روزی نیم ساعت پیاده روی کن.

تقریبن یه چند روزه که دارم رویه هامو عوض می کنم. هم پیاده رویم رو بیشتر کردم و هم خورد و خوراکمو کنترل می کنم.

تغییر رویه ها خیلی سخته ولی تاثیر خیلی زیادی تو زندگی داره. اگر ما نمی تونیم تغییری تو زندگیمون بدیم و به اون چیزایی که تو ذهنمونه برسیم برای اینه که رویه هامونو تغییر نمیدیم. می خواهیم با همین رویه ای که داریم به اون تغییرات برسیم که این غیر ممکنه.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۸/۰۳
  • ۵۱۲ نمایش

نظرات (۶)

  • پریسا ایرانی
  • من هم یه مدته درد دارم :))) 
    بمیرم هم تنبلیم نمیذاره برم دکتر 
    نوار قلب هم گفته تاکی کاردی ام :/ 

    پاسخ:
    بعضی وقتا توفیق اجباری میشه..
    اگه تو اداره نبود اصلن نمی رفتم..
    حسین جان ، بعد از شهادتت تاریخ به دو نیم شد ، قبل شهادت حسین ، بعد از شهادت حسین...
    پاسخ:
    چی بگم...
    من هم خیلی وقتها نگران میشم اما واقعیت اینه که خودمون هم باورمون نمیشه سالم هستیم اینه که دچار وسواس میشیم
    پاسخ:
    راستش من اصلن نگران نیستم.. فقط چون گفته بودن نوار قلبتو ببینیم مجبوری رفتم.. تازه اگه تو اداره و دم دست نبود اصلن نمی رفتم..
    ولی باید قدر سلامتی رو دونست.. وقتی داریمش بهش اهمیت نمیدیم..
    سلام دادا ادرس درست را از وب صفا پیدا کردم ...مراقب خودت باش ...خوب شنیدی که میگن سن که رسید به ....سال ..فشار میاد به چن جا .....
    پاسخ:
    سلام آبجی
    خوبی؟
    خوش اومدی...
    خب من چون سنم به اونجا نرسیده هنو تجربه شو ندارم.. برام تعریف کن دقیقن به چند جا؟ :))))))))

    مرسی الان دیدم...

    ولی خصوصی دادید

    پاسخ:
    بله حواسم نبود.. مجددا فرستادم
    احتمالا مشکل از قلب نیست که هر چند وقت یکبار این تیر رو تو قسمت قلبتون حس میکنین :)
    احتمالا مشکل از سنگینی شکم و معده باید باشه تو یه کتاب خونده بودم اینجور تیرها به معده مربوط میشه 
    و بیشتر مردم فکر میکنن قلبشون تیر میکشه :)

    پیشنهاد میکنم حتی اگر ورزش نکردین کمتر غذای چرب بخورین و پیاده روی تو برنامه هاتون تو اولویت 
    قرار بدین ، پیاده روی داروی سلامتیه.
    و بنظرم نوع روغن تون رو عوض کنین مشکل تون حل میشه پیشنهاد میکنم روغن گلدن مایز (ذرت )
    استفاده کنیم یادمه ده سال پیش دکتر بابام این روغن رو بهشون پیشنهاد داد این روغن مایع 
    رو که بریزین داخل برنج ، هیچ مشکلی در مورد قلب و حتی اضافه وزن اضافی پیدا نخواهین کرد به امید خدا:)


    ایشالا همیشه سالم و سرزنده باشین :)

    پاسخ:
    آره مشکل از قلب نبود..
    راستش از همون روز ورزش کردنو شروع کردم.. هم پیاده روی میکنم و هم طناب میزنم و هم وزنه میزنم..
    اداره هم ورزشگاه و استخر داره ولی من استفاده نمی کنم.. شاید از تنبلیم باشه.. ولی چند وقته که شروع کردم به ورزش کردن..
    غذامم واقعن دارم رو حساب و کتاب می کنم.. تقریبن یه چیزای کمی از تغذیه و طبایع بدن میدونم و رعایت میکنم.. ولی جدیدن بیشتر.. خب اعتراف میکنم که قبلن خیلی رعایت نمی کردم.. خورد و خوراکم بد نبود که هیچ زیادم می خوردم.. الان کنترل کردم ولی..
    بابت معرفی روغن و پیشنهادتونم ممنونم.. حتمن از این به بعد از این نوع روغن می گیرم.. ممنونم..  :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی